در نقاشی تخصص ندارم نمیدونم چه مشخصههایی باعث میشن بين يک نقاشی در سبکی خاص و يک نقاشی ظاهرن معمولی تفاوت قائل بشن اما اگه حسی که از نقاشی به بيننده میرسه رو در نظر بگيريم، اين نقاشی بسيار قشنگه
من که حس خوبی دارم ازش. یه حس دوستی. یه گرمی خاصی توش داره. مخصوصاً اون کاراکتر خجالتیش :) به نظر من که خوبه و دوست داشتنی :) اگه فکر میکنی بیشتر نیاز به کار داره، خب روش وقت بذار. قشنگ ترش کن :)
facinating! hanging object are the most obvious and brilliant parts seemed to me. ولی بهترین قسمتش به نظر من علاوه بر لپای گلیش، معلوم نبودن چشماشه که حسی از تعلیق و فرافکنی ایجاد می کنه واقعا دوسش داشتم، از ته ته دل حتما ادامه بده به نظرم، یجورایی به نظر میاد یه استعداد فرو خورده ای داری که وسعت بی انتهایی برای بروز پیدا کرده. مطمئنم کارای بعدیت حیرت انگیز تر میشه keep going girl!
علی؛ میدونین مشکل من تو کنترل کردن رنگه یعنی تو زیاد کنترل کردنه رنگه باید بذارم رنگا قشنگ قاطی هم بشن، ولی عجیبه که هنوز نتونستم ناخودآگاهه البته
بازم مرسی!همین حس خوب منتقل کردن هم خیلی خوبه، کاملا راضی کنندست برای من . احسان؛ آره بیست سال پیش اینم مهد میرفته اتفاقا:دی مرسی! . سینا؛ مرسیییییییییی ای گردو! آرههههه یکی از همین لپیا میکشم برات میارم با خودم اینبار . خیال سبز؛ مرسی!! آره البته آبرنگ مثل رنگ روغن و اینا نیست یه بار کشیده میشه، و دیگه قابل اصلاح نیست یعنی باید کاغذو عوض کنی وقتی خراب کاری شد:)) . پیدا؛ آآآآآآ مرسی!منو حس پیکاسو گرفت دوباره!!!=))
سلام خواهش میکنم متشکر حالا که به قول شما رنگها رو با هم قاطی نمیکنيد همين اسلوبتون رو امتحان کنيد بعضی موقعها عدم رعايت استانداردها باعث نوآوری میشه براتون آرزوی شادی، سلامتی دارم و موفق باشيد
میدونی؟ یه مساله دیگه هم هست تو این نقاشی؛ و یا شایدم این طور به نظر من میاد. اون چیزی که در تصویر به عنوان لپای گلی دختر کوچولو نشون داده می شه یجورایی کار چشماش رو هم می کنه؛ یعنی بواقع میشه اونا رو چشم اون در نظر گرفت؛ دختر کوچولویی با چشای گلی. البته شاید به نظر بقیه این طور نباشه ولی فک می کنم در اولین جستجو ما دنبال چشماش می گردیم که ببینیم چه حسی رو بهمون میده و از این رو شاید اون لپ ها رو به جای چشاش در نظر میگیریم. البته اگه قصد تو از اونها کشیدن لپاش بوده باشه احتمالا این چیزی رو که من میگم نمیبینی ولی من اینجوری میبینم؛ همیشه فک می کنم اونا چشماشن. واقعا خوبه. یه چیزایی توشه که کمتر دقت میشه ولی باید دیدشون؛ موهای فر فری دختر کوچولو و اون پرتقالا(شایدم پرتقال نباشن)؛ همونایی رو میگم که زیر پاشن myofficial_msg@yahoo.com
مجذور یک بی نهایت عجیب؛ مرسیییییییییییییی:ایکس اسم تو هم تو لیست تابلو هستا!من برات دمپایی گذاشتم خودم . علی؛ آره حتی پیکاسو هم همینطوری شروع کرد!:دی ممنون بازم . پیدا؛ کلا یکی از ویژگیای نقاشی اینه که هر کسی میتونه برداشت خودشو داشته باشه از یه تصویر و هیچ کدومش اشتباه یا نادرست نیست ممنون ;)
سلام آبجی دنيا
ReplyDeleteچرا به نقاشی به اين قشنگی میگيد تقريبا فاجعه؟
همه چيز اين نقاشی قشنگه
کاراکتری که گل دستشه، رنگها، محيط
سلام بر برادر علی
ReplyDeleteوالا از نظر تکنیکی میشه همون فاجعه:دی
مرسی! خوشحال شدم قشنگ میبینین!
:))
خواهش میکنم منم متشکر
ReplyDeleteدر نقاشی تخصص ندارم
نمیدونم چه مشخصههایی باعث میشن
بين يک نقاشی در سبکی خاص
و يک نقاشی ظاهرن معمولی تفاوت قائل بشن
اما اگه حسی که از نقاشی به بيننده میرسه رو در نظر بگيريم، اين نقاشی بسيار قشنگه
آخی! بچه های مهدکودک کشیدنش دیگه؟ خیلی قشنگه :دی
ReplyDeleteولی منم جدی جدی دوسش دارم. نمیدونم چرا!
والا ما که تکنیک مکنیک حالیمون نیست
ReplyDeleteولی از لحاظ دیدنش حالیمونه که قشنگه
مخصوصا اون لپای گل انداخته کاراکتر اصلی!!:دی
من که حس خوبی دارم ازش. یه حس دوستی. یه گرمی خاصی توش داره. مخصوصاً اون کاراکتر خجالتیش :)
ReplyDeleteبه نظر من که خوبه و دوست داشتنی :)
اگه فکر میکنی بیشتر نیاز به کار داره، خب روش وقت بذار. قشنگ ترش کن :)
facinating!
ReplyDeletehanging object are the most obvious and brilliant parts seemed to me.
ولی بهترین قسمتش به نظر من علاوه بر لپای گلیش، معلوم نبودن چشماشه که حسی از تعلیق و فرافکنی ایجاد می کنه
واقعا دوسش داشتم، از ته ته دل
حتما ادامه بده به نظرم، یجورایی به نظر میاد یه استعداد فرو خورده ای داری که وسعت بی انتهایی برای بروز پیدا کرده. مطمئنم کارای بعدیت حیرت انگیز تر میشه
keep going girl!
نه! قشنگه جدی!
ReplyDeleteدنیا
چند ساله
از مشهد
:D
علی؛
ReplyDeleteمیدونین مشکل من تو کنترل کردن رنگه
یعنی تو زیاد کنترل کردنه رنگه
باید بذارم رنگا قشنگ قاطی هم بشن، ولی عجیبه که هنوز نتونستم
ناخودآگاهه البته
بازم مرسی!همین حس خوب منتقل کردن هم خیلی خوبه، کاملا راضی کنندست برای من
.
احسان؛
آره بیست سال پیش اینم مهد میرفته اتفاقا:دی
مرسی!
.
سینا؛
مرسیییییییییی ای گردو!
آرههههه
یکی از همین لپیا میکشم برات میارم با خودم اینبار
.
خیال سبز؛
مرسی!!
آره
البته آبرنگ مثل رنگ روغن و اینا نیست
یه بار کشیده میشه، و دیگه قابل اصلاح نیست
یعنی باید کاغذو عوض کنی وقتی خراب کاری شد:))
.
پیدا؛
آآآآآآ مرسی!منو حس پیکاسو گرفت دوباره!!!=))
ممنون
.
امین؛
چی فک کردی!من اصلا نقاشی زشت بلد نیستم بکشم!:دی
هجده ساله، هجده ساله
;;)
چقده قشنگه، چقد انرژی میده این نقاشییی
ReplyDeleteرنگاش رنگه خودته دنیا
دوستش دارم، خیلی خیلی راستکی
>:D<
سلام خواهش میکنم
ReplyDeleteمتشکر
حالا که به قول شما رنگها رو با هم قاطی نمیکنيد
همين اسلوبتون رو امتحان کنيد
بعضی موقعها عدم رعايت استانداردها باعث نوآوری میشه
براتون آرزوی شادی، سلامتی دارم
و موفق باشيد
میدونی؟ یه مساله دیگه هم هست تو این نقاشی؛ و یا شایدم این طور به نظر من میاد. اون چیزی که در تصویر به عنوان لپای گلی دختر کوچولو نشون داده می شه یجورایی کار چشماش رو هم می کنه؛ یعنی بواقع میشه اونا رو چشم اون در نظر گرفت؛ دختر کوچولویی با چشای گلی.
ReplyDeleteالبته شاید به نظر بقیه این طور نباشه ولی فک می کنم در اولین جستجو ما دنبال چشماش می گردیم که ببینیم چه حسی رو بهمون میده و از این رو شاید اون لپ ها رو به جای چشاش در نظر میگیریم. البته اگه قصد تو از اونها کشیدن لپاش بوده باشه احتمالا این چیزی رو که من میگم نمیبینی ولی من اینجوری میبینم؛ همیشه فک می کنم اونا چشماشن. واقعا خوبه. یه چیزایی توشه که کمتر دقت میشه ولی باید دیدشون؛ موهای فر فری دختر کوچولو و اون پرتقالا(شایدم پرتقال نباشن)؛ همونایی رو میگم که زیر پاشن
myofficial_msg@yahoo.com
مجذور یک بی نهایت عجیب؛
ReplyDeleteمرسیییییییییییییی:ایکس
اسم تو هم تو لیست تابلو هستا!من برات دمپایی گذاشتم خودم
.
علی؛
آره
حتی پیکاسو هم همینطوری شروع کرد!:دی
ممنون بازم
.
پیدا؛
کلا یکی از ویژگیای نقاشی اینه که هر کسی میتونه برداشت خودشو داشته باشه از یه تصویر
و هیچ کدومش اشتباه یا نادرست نیست
ممنون
;)