Pages

Sunday, January 30, 2011

String quartet


Instrumental, String Quartet
By Samuel Barber


چهار روز است بی وقفه دارم این را می‌شنوم. انقدر زنده است که حرکت آرشه‌ها را کاملا احساس می‌کنم، می‌بینم. غم دارد، ولی سبک است، حس‌ش رهایی‌ست. افسوس من بابت این دو پایی‌ست که چسبیده‌اند روی زمین...
بهشت ترکیب استرینگ کوارتت و چای و یک کیسه‌ی بزرگ شکلات می‌تواند باشد،
گل نرگس هم؛
گفتن نداشت.

Friday, January 28, 2011

same language

کاسه را می‌زنم توی حوض سنگی وسط، می‌پاشم روی سنسور سقف. جلوی پایم دیده نمی‌شود. پایم را می‌کشم روی زمین خیس تا سکوی آن آخر. جای دنج من؛ جای دنج شب‌های سرد زمستان من، که هیچ احمقی نمی‌رود استخر. زمزمه می‌کنم با خودم. باد سرد می‌آید. در بسته می‌شود. سبز کمرنگ می‌آید می‌نشیند یک جایی نزدیک من. کاسه‌ی آب سردی که پاشیده‌ام خوب وظیفه‌اش را انجام داده. هیچ چیز معلوم نمی‌شود. برمی‌گردد یک چیزی می‌گوید آرام. آلمانی؟ دلم راحت می‌شود. زمزمه‌هایم را ادامه می‌دهم. گریه‌ام می‌گیرد. موجود تهوع‌آوری که من شده‌ام. زانوهایم را محکم می‌گیرم. دستم را از کنار سرم برمی‌دارم می‌زنم روی کاشی‌ها. یک چیزی می‌گوید. گوش نمی‌کنم. مگر مهم است؟ تا وقتی زبان من را نمی‌فهمد، تا وقتی نمی‌ترسد، تا وقتی ساکت نشسته، تا وقتی من را نمی‌بیند، مهم نیست. بخارها دارند نرمال می‌شوند. سبزش دارد پر رنگ می‌شود. پایم را می‌کشم روی زمین، کاسه را برمی‌دارم، یک کاسه آب سرد دیگر می‌پاشم. همه چیز باز محو می‌شود. رد پایم گم می‌شود. از در می‌روم بیرون. مکث نمی‌کنم. بینی‌ام را می‌گیرم. چشم‌هایم را باز می‌کنم. سردی آب نفسم را بند می‌آورد. یادم می‌رود از همه چیز.

موهایم را خشک می‌کنم. می‌آیم کنار. خودم را نگاه می‌کنم توی آینه. یک جفت دست صورتم را از دو طرف می‌گیرد. خم می‌شود. محکم می‌بوسد گونه‌ی چپم را. حرکت نمی‌کنم. سرش را می‌برد عقب. نگاهم می‌کند. دستش را برمی‌دارد و می‌رود. چشم‌هایش می‌ماند.

Wednesday, January 26, 2011

.


مهم است. می‌خواهم بنویسمش، کلمه نمی‌شود ولی. گیریم کلمه هم می‌شد، دردی را دوا نمی‌کرد.
مهم است. کلمه می‌شود. می‌نویسمش. بعد که تمام شد، می‌بینم آنقدری هم مهم نبوده؛ منتشر نمی‌شود.
می‌ترسم بنویسم.
کلا می‌ترسم بنویسم.
شوقش رفته؟ حسش رفته؟ دارم فاصله می‌گیرم؟ نمی‌دانم.

Sunday, January 16, 2011

Soroor


شاعر اگر بودم
کلمه‌ها را می‌بافتم بهم با عشق،
که بوی دوست داشتن بدهند تا خود آسمان

آهنگ‌ساز اگر بودم
نت‌ها را موسیقی می‌کردم،
که آرامش بسازند برایت تا بی‌نهایت

نقاش اگر بودم
دنیایت را طوری می‌کشیدم،
که از هیچ درش غم وارد نشود...

اما
نه شاعر شدم، نه آهنگ‌ساز، نه نقاش
یک شعر بی‌کلمه، یک آهنگ بی‌نت، یک نقاشی بی‌رنگ، و همه‌ی دلم رویش... قبول است؟


پ.ن: روشنی‌های دنیا را اگر می‌دادند دست من، سهم تو را همان اول می‌دادم؛ قبل از هرکسی، و خیلی قبل‌تر از خودم، خیلی قبل‌تر از خودم... تولدت مبارک رفیق همه‌ی روزهای من.

اولین نوشته‌ی من برای یک مخاطب خاص بعد از دوران یاهو سیصد و شصت.

Wednesday, January 12, 2011

Picaso was a painter like me!!



حس نقاش بودن من را گرفته و ول نمی‌کند. یعنی من سعی می‌کنم فروتن باشم و اینها، ولی اصلا نمی‌شود.
این تابلوی زیبا (!) حاصل کار دومین جلسه‌ی نقاشی من‌ست. البته بعدش هی سعی کردم به همین خوبی بکشم، ولی موفق نشدم و این اصلا دلیلی نمی‌شود که فکر کنید این نقاشی شانسی خوب شده و من هنرمند بزرگی نیستم.
باری به هر جهت با خودم دارم حال می‌کنم، یک مدل افتخار خوف‌ناک حتی. حقیقتش خودم هم اصلا فکر نمی‌کردم انقدر بی‌جنبه باشم چه برسد به بقیه. بعله!

پ.ن: دوست دارم وقتی کارم خوب شد برای همه‌ی دوستانم تابلوهای کوچک-کوچک بکشم، همینطوری. هر کسی که خواست حتی.

Saturday, January 1, 2011

Instrumental donation


خیلی وقت است که هیچ آهنگی را آنقدرها دوست نداشته‌ام. کلی تورنت آلبوم بی‌کلام گرفتم، کلی دوستانم آهنگ معرفی کردند، کلی این طرف و آن طرف آهنگ دانلود کردم، اما هیچ کدام سازگار نشدند که نشدند. امشب داشتم بین آلبوم‌ها می‌گشتم که برای دوستی آهنگ‌های بی‌کلام انتخاب کنم (سلام بر اس.دی.اس) بعد این را کشف کردم (اسم آهنگ را هم دقت کنید. آدم آهنگ هم که می‌سازد باید ازین اسم‌ها برایش بگذارد). ریتمش یک دفعه خیلی جالب می‌شود، خوشم می‌آید.

به هر جهت، بیایید به من آهنگ بی‌کلام معرفی کنید لطفا. آهنگ بی‌کلام- لازمم. اسم، لینک،... همه چیز قبول است، فقط منتهی شود به یک آهنگ بی‌کلام. نکته قابل ذکر اینکه ترنس و الکترونیک و این چیزها نباشد. کلاسیک، نیو ایج، فولک... ازین چیزها باشد. بعد اینکه لطفا فله‌ای نباشد. یعنی یکی از آهنگ‌های بی‌کلام مورد علاقه خودتان را بیایید بگویید مثلا. بعد اینکه مرسی و بوس برای هرکسی که توجه کرد و درک کرد من واقعا چقدر آهنگ بی‌کلام- لازمم هم اکنون و کمک کرد، و بوس برای هر کسی که آهنگی نداشت برای معرفی کردن. کلا بوس برای همه، برای خودم حتی.