Pages

Wednesday, November 24, 2010

Traffic

امشب چهل و پنج دقیقه ماندم پشت ترافیک خیام. دقیقا چهل و پنج دقیقه. کلافه شدم؟ نه من آدمی نیستم که از ترافیک کلافه شوم همینطوری‌ش هم. چه برسد که وسط این ترافیک یک آقای کارتن به دستِ خوش اخلاقی بیاید بزند به شیشه و یک قوطی شیر کاکائو بدهد دستم و بلند و با نشاط بگوید عیدتون مبارک خانوم. این آدم‌های خوش اخلاق را باید جزو نعمت‌های الهی حساب کرد، بسکه زندگی را زیبا می‌کنند...
چهل و پنج دقیقه ماندم پشت ترافیک، شیر کاکائو خوردم، شیشه را کشیدم پایین و کیف کردم از سردی هوای ملک آباد و آدم‌ها را تماشا کردم که چه گل نرگسی می‌خریدند از گل فروشی که به شیشه‌ها می‌زد. خوش‌اخلاق‌ترین ترافیک زندگی‌ام بود بدون شک.

7 comments:

  1. سلام
    زيبایی زندگی به همين سادگياشه
    گفتيد شيرکاکائو، نوش جانتان
    دلمان کشيد

    ReplyDelete
  2. دلم تنگ شده واسه مشهد ... توام هی راه برو رو دل ما !! خوش به حالت ... من شیر کاکائو نه ولی دلم چهارراه خیام خواست ... دلم قدم زدن از فلسطین تا فلکه پارک خواست ... دلم دویدن از چهار راه دانشجو میدون فرهنگ تا پارک ملت خواست ... دلم همه اینا رو خواست الان
    :((

    ReplyDelete
  3. کاش من جای آقای شیر کاکائوئی بودم!!:دی

    ReplyDelete
  4. یه چیزیو میدونی؟ اینکه واقعاً میشه از لحظه هایی که برای خیلی ها، اعصاب خورد کن و خسته کننده باشه، یه زمان خوب و دوست داشتنی رو بوجود آورد :)
    نگاهت رو دوست دارم. واقعاً دوست دارم.

    ReplyDelete
  5. این قشنگ دیدنت رو خیلی دوست دارم :-)
    راستی دوباره یه متن قشنگ پیدا کن تا باز با هم ترجمش کنیم.

    ReplyDelete
  6. منم شیر کاکائو دلم خواستید

    ReplyDelete
  7. بعضی وقتها یه لبخند و یه محبت خالصانه آنچنان روزت رو شاد می کنه و شارژ میشی که هزار تا شعر و آهنگ و فیلم و دوستی و مهمونی نمی تونن.
    یه خانمی هست تو میدون نزدیک خونه سبزی دسته شده می فروشه. انقدر این زن مهربون و خوش اخلاق و گرمه که دلت می خواد ساعتها بشینی پیشش و باهاش حرف بزنی. خودش بهترین دسته هاش رو جدا می کنه و بهت می ده و آخر سر هم دو تا دسته اضافی یواشکی میندازه تو نایلون
    همیشه تمیز و مرتبه و لبخندش هیچ وقت یادش نمیره
    به اخلاقش حسودی می کنم خیلی وقتها

    ReplyDelete