کلمه‌ها را می‌بافتم بهم با عشق،
که بوی دوست داشتن بدهند تا خود آسمان
آهنگساز اگر بودم
نت‌ها را موسیقی می‌کردم،
که آرامش بسازند برایت تا بی‌نهایت
نقاش اگر بودم
دنیایت را طوری می‌کشیدم،
که از هیچ درش غم وارد نشود...
اما
نه شاعر شدم، نه آهنگساز، نه نقاش
یک شعر بی‌کلمه، یک آهنگ بی‌نت، یک نقاشی بی‌رنگ، و همه‌ی دلم رویش... قبول است؟
پ.ن: روشنی‌های دنیا را اگر می‌دادند دست من، سهم تو را همان اول می‌دادم؛ قبل از هرکسی، و خیلی قبل‌تر از خودم، خیلی قبل‌تر از خودم... تولدت مبارک رفیق همه‌ی روزهای من.
اولین نوشته‌ی من برای یک مخاطب خاص بعد از دوران یاهو سیصد و شصت.
اولین نوشته‌ی من برای یک مخاطب خاص بعد از دوران یاهو سیصد و شصت.
شاعر هم هستی
ReplyDeleteنقاشم که هستی
ReplyDeleteآهنگم که میزنی
ReplyDeleteاینجا رو سرور اول باید نظر بده، اما کلی لبریز شدم دنیا؛ از همه حسایی که جمع شده بودن و اینجا ... نمی تونم تا اومدن سرور صبر کنم، فوق العاده بود، هم این پست و هم همه حست که می دونم نتونسته اینجا جا بگیره؛
ReplyDeleteیه دنیایی تو که؛ دنیای سروووور، دنیات پر سرور باد
>:D<
:*
:×
...
پی نوشت به سرور:
دنیا حرف واسه گفتن نذاشت
تولدت مبارک
:*
:×
>:D<
سلام آبجی دنيا
ReplyDeleteتولد خانم سرور مبارک
الان حتی بيش از اونچيزی رو به هم می‌ديد که
دوست داشتيد در صورت شاعر و آهنگ ساز و نقاش شدن
به ايشون بديد
شاد باشيد و سالم
سروری که انقدر خوب و دوست داشتنی هست که لایق خیلی چیزهای خوب باشه :)
ReplyDeleteکه اینجوری، اینجا توصیف کنیش. که هر چیز خوبی رو بشه براش کنار گذاشت!
چه دوستیِ خوبی دارید با هم، و چقدر خوبه که توی زندگی آدم دوستای خوب، در کنارمون باشن :)
زادروزت مبااااارک باشه :)
عمرن اگه حسودیم شده باشه
ReplyDeleteنقاش که داری میشی
ReplyDeleteضمنن
آقای حافظ هم یه شعر داشتن
گفتن اینجا جلو بچه ها خوب نیست
خصوصی برا جفتتون میفرستن!
This comment has been removed by the author.
ReplyDeleteمن امسال رکورد دیر رسیدن رو شکوندم
ReplyDeleteهر جا رسیدم ته دیگشو خورده بودن، ظرفارم شسته بودن
اما خوبی این جاهای کوچولوی مخفی که کسی صدای مهمونیشونو نمی شنوه اینه که هر وقت برسی به موقع است. هر وقت که برسی....
حرف زدن سخت می شه وقتی تو این دنیا کسی باشه که این چیزای قشنگ رو برای آدم بخواد. امسال تبریکای قشنگ گرفتم چند تا و این یکی از زیباتریناش بود
می دونم از چی حرف می زنی و می دونی از چی نمی خوام حرف بزنم: از همه روزهای من" آره... تو رفیق همه روزهای من بودی و هستی
برای این نیست که دوستت دارم برای اینه که دلت انقدر بزرگ هست که بتونی رفیق همه روزهای یه آدم دیگه باشی
منم نه نقاشم نه شاعر نه آهنگساز
به خلاف تو که هم نقاشی می کشی هم آهنگ می زنی و هم
می نویسی
من هیچ هنری ندارم یعنی تازگیا فهمیدم من چرا هیچ هنری ندارم :))
فقط می تونم بگم تو از بهترین اتفاقات، به معنای واقعی کلمه اتفاقات" زندگی من بودی
از پارسال تا امسال یه گنجو کشف کردم اونم گوهر توی قلب مهربون تو بود
>:D<
ممنون برای همه چی
گودرم باز نمی شه وگرنه دوست داشتم شر کنمش